نکتهای که باید بدان تاکید کرد آنست که این جنبش خواستههایی بسیار جدی مطرح میسازد و انحراف آن از سوی مقامات آمریکایی و یا رسانهها بسیار دشوار خواهد بود. به عنوان نمونه باید به اظهارات مشاور پیشین کاخ سفید، وان جونز اشاره کرد. او از اکتبر امسال با عنوان " اکتبر تهاجمی" نام برد تا به "بازسازی رویای آمریکایی" بپردازد. اما اعضای گروه هکرهای "گمنام" به وی از طریق اینترنت اعلام کردند: "خفه شو".
در این بین برخی مقامات آمریکایی خواستند با موجسواری بر روی امواج این جنبش، خود را نیز عضو آن "99درصد" معرفی کنند. اما اظهاراتشان به قدری با تاخیر و با استدلالهای ضعیف مطرح شد که کسی نمیتواند باور کند این سیاستمداران، اهمیتی برای سرنوشت آن 99 درصد قائل باشند. برای مثال اوباما میگوید که این سرخوردگی مردم که از افسردگی بزرگ 1929 تاکنون بیسابقه بوده را درک میکند اما باید گفت اساسا این خود اوباما بود که با کمک مالی به بانکها و موسسات مالی ورشکسته موافقت نمود؛ خود این مساله که مردم در حال از دست دادن خانههای خود هستند و ثروتمندان در حال دریافت کمک از دولت اوباما، یکی از بزرگترین موارد اعتراض تظاهرکنندگان میباشد. بایدن نیز به یکباره به یاد طبقه متوسطی میافتد که در حال محو شدن است. حال سوالی که میبایست از وی پرسید اینست که مگر شما دومین فرد پرقدرت کابینه دولت آمریکا نیستید؟ اگر به چنین چیزی واقف بودید چرا به اوباما در طول این دو سال هشدارهای لازم را ندادید؟
البته در این بین افرادی همچون راس فینگلد نیز هستند که از فرصت استفاده کرده و به تیپارتی جمهوریخواهان میتازد. وی اظهار داشت جنبش اخیر اعضای گروه تیپارتی را "واقعا میفرستد بروند چای بخورند." همانطور که در این اظهارات نیز معلوم است این مقام آمریکایی نیز همچنان در پی منافع حزبی خود است و به آنچه مردم در پی آنند نه میپردازد و نه دغدغهای درباره این موضوع دارد.
در این میان باید به نانسی پلوسی نیز اشاره کرد که خود را عضو این جنبش دانسته و اظهار میدارد که مردم از کنگره آزرده هستند. حال باید به این تناقض پاسخ داد که این خانم که خود ریاست همان کنگره را در اختیار دارد چرا تاکنون لب به شکایت از آن مجمع نگشوده و بالعکس برای ریاست آن نیز تلاش (بخوانید لابی) کرده است؟
در این بین برخی با لحن بسیار بی ادبانه، منویات درونی خود را آشکار کرده اند. راش لیمبو تحلیل گر سیاسی وابسته به محافظه کاران در خصوص معترضین وال استریتی گفت: "این معترضین که در واقع شمارشان نیز اندک است، تابحال به هیچ دردی نخوردهاند. آنها انگل جامعهاند؛ انگلهای واقعی. بیشترشان آدمهایی هستند بیحوصلهای که از کمکهای دولتی استفاده میکنند و عقده "برای خود کسی شدن" را در دل دارند؛ افراد بیخودی که فقط میخواهند جلب توجه کنند."

|
راش لیمبو: معترضین انگل جامعهاند؛ انگلهای واقعی. |
باید به سخنان کاندیدای ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه، ران پل نیز توجه نمود. وی با کمال گستاخی در حال یاد دادن راه و رسم اعتراض به مردم زخمخورده است. وی میگوید در صورتی این تظاهرات قابلپذیرش خواهد بود که به صورت صلحآمیز برگزار شود. حال آنکه اساس این تظاهرات تاکنون صلحآمیز بوده و بهتر بود به جای آنکه به صدور دستورالعمل اجرایی برای تظاهرکنندگان بپردازد، به دلایل به وجود آمدن چنین حرکتی میپرداخت.
البته در میان این افراد، هستند سیاستمدارانی که بی پرواتر سخن گفته و اساس جنبش را زیر سوال میبرند. از این جمله باید به هرمان کین، نامزد ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه اشاره کرد. وی طی اظهاراتی از والاستریت کاملا حمایت کرده و معترضان را "ضدکاپیتالیست" خوانده است. او در جایی دیگر گفته است: "اگر کاری ندارید و ثروتمند نیستید، بانکها را سرزنش نکنید، بلکه خود را مورد عتاب قرار دهید."
از این جمله سیاستمداران نیز کم نیستند. میت رامنی، دیگر نامزد جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری 2012 نیز اعتراضات را "خطرناک" خوانده و از آن به عنوان "جنگ طبقاتی" نام برده است.
|

|

|
|
میت رامنی:
اعتراضات خطرناک است و به جنگ طبقاتیمنجر می شود.
|
هرمان کین:
اگر ثروتمند نیستید، بانکها را سرزنش نکنید، بلکه خودتان را سرزنش کنید. |
مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک نیز از همین جمله افراد است. او اعتراضات اخیر را "غیرسازنده" و بی حاصل خوانده است و معترضان را سرزنش میکند. او میگوید معترضان چرا افرادی که در شهر کار میکنند (ثروتمندان والاستریت) را مسوول بیکاری خود میدانند؟ حال آنکه شاید به ظاهر آن افراد تنها ثروتمندانی ساده باشند که به فکر سود خود هستند، اما همین افرالد برای کسب سودهای بیشتر وارد سیاست شده و خط مشیهای کشور را بر اساس منویات خود تنظیم میکنند؛ منویاتی که در آن بیکاری آن 99 درصد حتی مطرح هم نمیشود.

|
مایکل بلومبرگ، شهردار یهودی نیویورک، اعتراضات را بی حاصل خواند. |
باید گفت علیرغم اظهارات گاها عجیب مقامات سیاسی آمریکا، تودههای آمریکایی همچنان در حال پیوستن به این جنبش هستند. از جمله اتحادیه کارگران حمل و نقل آمریکا، اتحادیه بینالمللی کارمندان خدماتی متروی نیویورک و بسیاری دیگر. جا دارد از جمله این حمایتها به نمونهای جالب اشاره شود. روز 3 اکتبر، رانندگان اتوبوس اتحادیه کارگران حمل و نقل، پلیس نیویورک را تحت پیگرد قرار دادند که چرا برای انتقال بازداشت شدگان ماجرای پل بروکلین از اتوبوسهای آنها استفاده شده است؟
آنچه از تحلیلها و رصدهای پیاپی وضعیت این روزهای امریكا قابل برداشت است، تلاش و رقابت سه گروه عمده در امریكا برای مصادره احتمالی جنبش جنبش وال استریت است.
الف- دولت اوباما و طرفدارانش (با توجه به نزدیكی انتخابات ریاست جمهوری و ناموفق دانستن اوباما در اكثر نظرسنجیها) و همچنین سازمان جاسوسی سیا و ان.اس.ای (با توجه به سابقه طولانی سازمانهای جاسوسی امریكایی در سركوب، منحرف كردن و حتی ایجاد جنبشهای اعتراضی مصنوعی)
ب- گروههای چپ و سوسیالیستی و یا گروههای آنارشیستی مانند "جامعه باز روكوس"
ج- گروههای دست راستی جمهوری خواه و یا هواداران "رون پال" كاندیدای جمهوریخواه برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری
*عمیق بودن نارضایتی تظاهرکنندگان
مجله نیویورکر طی یک نظرسنجی از معترضین حاضر در صحنه به نتایج جالبی دست یافت: در حدود 40 درصد آنان معتقد بودند سیستم کاپیتالیستی دیگر دوام نخواهد آورد و در سوال دیگری که پرسیده شد آیا در انتخابات میاندورهای سال 2010 شرکت کردید یا نه ، 60 درصد پاسخگویان گفتند که نه شرکت نکرده بودیم.
باید گفت میتوان از همه طیفها در میان راهپیمایان مشاهده نمود؛ محافظهکار، لیبرال، مستقل، سوسیالیست، آنارشیست و حتی طرفداران محیط زیست. برخی جنبش "تسخیر والاستریت" را نسخه چپ اما واقعی جنبش "تیپارتی" میدانند.
برخی جنبش "تسخیر والاستریت" را نسخه چپ اما واقعی جنبش "تیپارتی" میدانند.
*میکروفون انسانی

|
بلندگوی انسانی |
*روزشمار جنبش والاستریت
لازم به ذکر است در طول چند هفتهای که از آغاز جنبش والاستریت سپری میشود، به گفته ریموند کلی از پلیس نیویورک، تا 7 اکتبر این جنبش هزینهای بالغ بر 1.9 میلیون دلار دربرداشته است. جنبشی که در هفته اول خود و در روز 17 سپتامبر 17 هزار تظاهرکننده را به خود دید که 100 الی 200 نفرشان شب را به تبعیت از تحصن میدان التحریر قاهره در والاستریت به صبح رساندند. در روز 19 سپتامبر، هفت نفر دستگیر شدند.
در هفته دوم و در روز 24 سپتامبر راهپیماییها ادامه یافت و برای اولین بار از اسپری فلفل استفاده شد. در این روز حداقل 80 تن از معترضان دستگیر شدند. همچنین پلیس نیز برای ایزوله و منزوی کردن معترضان شروع به استفاده از تاکتیک "قرنطینه" (kettling) نمود. در این تاکتیک پلیس معترضان را وادار به کوچک شدن و محدود شدن در مکانهایی میکند که مثلا تنها یک راه خروج (آن هم راهی که پلیس درنظر گفته) از آنجا وجود دارد و یا معترضان در آن محدوده کوچک و به دور از دیگر ان آنقدر نگاه میدارد که معترضان خسته شده و به دلیل مشکلای همچون گرسنگی و نیاز به سرویس بهداشتی دست از راهپیمایی بردارند.
نبا بر گزارش ها، در روز بیستچهارم سپتامبر به صورت سه زن به طور مستقیم اسپری فلفل فشانده شد. در فیلمی که در اینترنت از این حادثه پخش شده مشخص میشود که پلیس پس از انجام کتلینگ تنی چند ار معترضان زن، بدون هیچ دلیلی و به یکباره بر صورت آنها اسپری میافشاند.
استفاده پلیس نیویورک از اسپری فلفل علیه زنان معترض
در فیلمی دیگر از کاربرد فلفل توسط پلیس عکاسی را میبینیم که با آنکه پوشش "خبرنگاری" بر تن دارد، بازهم نمیتواند از حمله فلفلی پلیس جان سالم بهدر برد.
در روز 25 سپتامبر گروه هکرهای موسوم به "گمنام" پلیس نیویورک را به خاطر این حوادث تهدید به هک کردن سایتش نمود. از ترس این اقدام هکرها، دایره امور داخلی پلیس نیویورک و اداره وکلای منطقه منهتن شروع به انجام تحقیقاتی در خصوص کاربرد فلفل از سوی ماموران خود نمودند.
اما در هفته سوم و روز اول اکتبر سال 2011 بود که بیشترین تعداد بازداشتیها رقم خورد. در این روز بیش از 700 نفر از تظاهرکنندگانی که به سمت پل بروکلین حرکت کرده بودند تا تنها، بنر خود را از آن پل آویزان کنند، توسط پلیس دستگیر شدند.
در روز 5 اکتبر با پیوستن اعضای اتحادیههای کارگری و دیگر اتحادیهها، دانشجویان و آنهایی که شغلی نداشتند، جنبش به یکباره در تظاهرات خود عدد 15 هزار نفر را تجربه کرد. در این روز هم 28 نفر بازداشت شدند.
در هفته چهارم و در روز 9 اکتبر به تقلید از جنبش والاستریت، فراخوانی در 25 کشور برای برگزاری تظاهرات عمومی در تاریخ 15 اکتبر داده شد. فعالترین صفحاتی که در فیسبوک برای فراخوان فوق تشکیل شدند، در اسپانیا و ایتالیا بود. بیشترین میزان مشارکت مجازی در این زمبنه در این صفحه ها رخ می دهد: حدود 42 هزار نفر به طور مستقیم و 20 هزار نفر غیرمستقیم.
در روزهای اخیر بر تعداد دستگیریها و در عین حال گرویدن گروهها به این جنبش افزایش یافته است. در همين راستا، گروهي از مسلمانان آمريکا در محل تجمع معترضان جنبش تسخير وال استريت در منهتن، ضمن برپايي نماز جماعت، حمايت رسمي خود از اين جنبش و آرمان هاي عدالتخواهانه آن اعلام کردند.
اين مسلمانان که از اعضاي دفتر محلي شوراي روابط اسلامي آمريکا در نيويورک و شوراي مديريت اسلامي محلي بودند، ضمن حضور در ميان معترضان به نظام سرمايه داري و زياده طلبي مؤسسات مالي فاسد در آمريکا، حمايت خود را از عدالت اجتماعي و آرمان هاي عدالتخواهانه اعلام کردند.
ناگفته نماند که حدود 30 معترض نیز طی دو روز گذشته دستگیر شدهاند. پلیس نیز در یک تلاش ناموفق سعی کرد حتی برخی خبرنگاران را نیز بازداشت کند. در میان بازداشتشدگان، اساتید دانشگاه نیز دیده میشوند. "کرنل وست"، استاد دانشگاه و فعال سیاسی آمریکایی، روز گذشته در حالی که به همراه اعضای جنبش "تسخیر وال استریت" مشغول تظاهرات در مقابل یک حوزه محلی پلیس در نیویورک بود، بار دیگر دستگیر شد.
با این اوصاف به نظر میرسد اخبار مربوط به والاستریت هر روز به روز شده و تا آینده نزدیک از صدر رسانهها پائین نخواهد آمد.

اد پرلماتر نماینده دموکرات کنگره البته از معدود افرادی است که در کنار معترضین حاضر شده است و تنها به اعلام حمایت بسنده ننموده است. وی شنبه شب در دنور و در جریان تظاهرات جنبش اعتراضی وال استریت به معترضان پیوست. وی گفت علیرغم اینکه میداند با پیوستن به معترضان موقعیت شغلی اش به عنوان نماینده کنگره به خطر میافتد، به مخالفان پیوسته است.
پرلماتر ضمن اینکه از معترضان میخواست تا به صورت مسالمتآمیز به تظاهرات خود ادامه دهند، همراه با آنان به راهپیمایی پرداخت. معترضان با تاکید بر مسالمت آمیز بودن ماهیت جنبش والاستریت از عملکرد حزب دموکرات انتقاد کردند، و از اینکه در طی شش هفته گذشته تنها یکی از نمایندگان کنگره در بین آنها حاضر شده، اظهار نارضایتی نمودند.
همزمان با دیگر نقاط جهان که به این جنبش پیوستهاند باید به جنبش تصرف شهر دونيدين در نيوزيلند نیز اشاره کرد. این جنبش نیز به عنوان حمايت از جنبش تسخير وال استريت، اخیرا با صدور اعلاميهاي از هواداران خود درخواست كرد با ايجاد حلقه اي در اطراف ميدان اوكتاگون اين شهر از اين جنبش حمايت كنندنمايندگان شوراي شهر ديندوين نيز اعلام كردهاند در صورتي كه تجمعكنندگان تا ساعت 8 امشب به تجمعات خود پايان ندهند با جريمه نقدي تا 1000 دلار و يا حبس تا 6 ماه مواجه خواهند شد
*ژیژک و جنبش تسخیر والاستریت
از چهرههای برجستهای که در جمع تظاهرکنندگان "تسخیر والاستریت" سخن گفت، اسلاوی ژیژک، فیلسوف و جامعهشناس فرهنگی معروف میباشد. گفتههای او شاید بتواند بهطور کامل اما موجز کلیت داستانی را که با آن مواجهیم جمعبندی کرده و پیش چشم ما نهد. وی در روز 9 اکتبر با حضور در میان معترضان ضمن حمایت از جنبش اخیر، از سیستم کاپیتالیستی و شرکتهای بزرگ انتقاد کرده و اظهار داشت:
"آنها ما را خیالپرداز می نامند. اما خیال پردازانِ واقعی کسانی هستند که فکر میکنند این سیستم میتواند برای مدت نامعلوم به همین شکل ادامه پیدا کند. ما خیال پرداز نیستیم. ما داریم آن ها را از خواب خوششان که دارد به یک کابوس تبدیل میشود بیدار میکنیم. ما چیزی را نابود نمیکنیم. ما تنها شاهد هستیم که چه طور سیستم، خودش را نابود میکند. تصویر آشنای کارتونهایمان را به یاد بیاوریم. یک گربه (در کارتون تام و جری) به سر پرتگاه میرسد اما بیحواس به مسیرش ادامه میدهد. بیخیالِ این که زیرش خالی شده است. تنها وقتی پایین را نگاه میکند و میبیند چیزی زیرش نیست، میاُفتد. این دقیقا همان کاری است که ما داریم این جا انجام میدهیم. ما داریم به سرمایهدارانِ والاستریتی میگوییم آهای! زیر پایتان را نگاه کنید!
در آوریل 2011 دولت چین دستور داد که فیلمها و داستانهایی که واقعیتهای جایگزین یا خیالپردازیهایی مثل ماشین زمان را نمایش میدادند ممنوع شود. این یک نشانه خوب برای چین است. این یعنی مردمانِ چین هنوز به جایگزینها فکر میکنند و دولت چین مجبور میشود که آن را ممنوع کند. ما این جا با ممنوعیت سر و کار نداریم. چرا که سیستم مستقر حتی توانایی ما را برای خیال پردازی سرکوب کرده است. به فیلمهایی که هر روز میبینیم نگاه کنیم. همهچیز در آن ممکن است. میتوان تصور کرد که یک شهاب سنگ به زمین میخورد و زندگی پایان مییابد و غیره. اما انگار نمیتوان پایان سرمایهداری را حتی در خیال متصور شد.
بگذارید یک داستان از دوران کمونیسم برایتان بگویم. مردی از آلمان شرقی به سیبری فرستاده شد تا آن جا کار کند. این مرد میدانست که نامههایش را سانسورچیها میخوانند. به همین خاطر قراری با دوستانش گذاشت. گفت که اگر نامهای که از من می گیرید به جوهر آبی نوشته شده باشد یعنی آن چه که من در نامه نوشتهام درست است. اگر با جوهر قرمز نوشته باشم نادرست. بعد از یک ماه، دوستانش اولین نامه را از طرف وی دریافت کردند. همه متن با جوهر آبی نوشته شده بود. در نامه آمده بود: "همه چیز این جا عالی است. مغازهها پر از غذاهای خوشمزه است. سینماها فیلمهای خوب غربی پخش میکند. آپارتمانها بزرگ و مجلل است. اما تنها چیزی که این جا نمیتوان خرید، جوهر قرمز است."
مشکل اصلی فساد و زیادهخواهی نیست.
مشکل اصلی، سیستم است.
سیستمی که ما را تا مرز تسلیم می راند. |
 |
همه چیز در جهان ممکن است
اما انگار نمیتوان پایان سرمایهداری
را حتی در خیال هم متصور شد. |
این شیوه زندگی ماست. ما از همه آزادیهایی که می خواهیم برخورداریم. اما آن چه نداریم جوهر قرمز است. یعنی زبانی نداریم که که با آن بتوانیم عدمِ آزادیمان را بیان کنیم. آن شکلی که ما یاد گرفتهایم درباره آزادی صحبت کنیم جنگ برای آزادی را مقابل تروریسم قرار میدهد. این، معنای واقعی آزادی را تحریف میکند. و شما اشغالکنندگان والاستریت دارید آن کار بزرگ را انجام میدهید: شما دارید جوهر قرمز را به ما میدهید.
یک خطر وجود دارد. ما نباید شیفته خودمان بشویم. ما این جا روزهای خوشی را کنار هم میگذرانیم. امایادمان نرود! کارناوالهای شادی زودگذرند. آن چه که مهم است اتفاقی است که روز بعد میافتد. زمانی که ما به زندگی عادی برمیگردیم. آیا آن زمان تغییری رخ داده است؟ من نمیخواهم که شما این روزها را به یاد بیاورید و بگویید آه! ما جوان بودیم! چه روزهای زیبایی بود! یادمان باشد که پیام اصلی ما این است: ما حق داریم به جایگزینها فکر کنیم.
ما در بهترین دنیایِ ممکن زندگی نمیکنیم. اما یک راه طولانی در پیش است. پرسشهای به راستی دشواری پیش روی ماست. ما میدانیم چه نمیخواهیم. اما آیا می دانیم چه میخواهیم؟ چه نظام اجتماعی میتواند جایگزین سرمایهداری شود؟ رهبران جدید چه خصوصیتهایی باید داشته باشند؟ یادمان نرود: مشکل اصلی فساد و زیادهخواهی نیست. مشکل اصلی سیستم است. سیستمی که ما را تا مرز تسلیم هل میدهد. تنها از دشمنان حذر نکنیم. حواسمان به دوستان نارفیقی که میخواهند جان حرکت ما را بگیرند نیز باشد.
ما کمونیست نیستیم. اگر کمونیسم آن نظامی است که در سال 1990 سقوط کرد یادمان باشد که آن کمونیست ها امروز بیرحم ترین سرمایهداران هستند. ما امروز در چین یک نظام سرمایهداری داریم که حتی پویاتر از سرمایهداری امریکایی است. اما آن جا دموکراسی نیست. این یعنی وقتی دارید سرمایهداری را نقد میکنید از تهدید کسانی که میگویند شما مخالف دموکراسی هستید نترسید. پیوند بین سرمایهداری و دموکراسی پایان یافته است.
تغییر، ممکن است. ما این روزها چه چیزهایی را ممکن میدانیم؟ به رسانهها گوش کنیم. از یک طرف در حوزه تکنولوژی و سکسوالیته همه چیز ممکن است. شما می توانید به ماه سفر کنید. میتوانید با بیوژنتیک زندگی ابدی داشته باشید. میتوانید با حیوانات سکس داشته باشید و امثالهم. اما به حوزه اقتصاد و اجتماع نگاه کنیم. میگویند که هر تغییری غیرممکن است. ما میخواهیم مالیات بر ثروتمندان اندکی افزایش پیدا کند؛ می گویند محال است، رقابت از دست می رود. ما میخواهیم پول بیشتری صرف سلامت شود؛ می گویند امکان ندارد، یک دولت توتالیتر سر کار می آید. چه طور میشود به ما وعده زندگی ابدی میدهند اما نمی توانند اندکی بیشتر صرف سلامت کنند؟ یک جای کار میلنگد. بیایید اولویتهایمان را همین جا تعیین کنیم. ما استاندارهای بالاتری برای زندگی نمی خواهیم. ما استاندارهای بهتری برای زندگی می خواهیم.
ما باید صبر داشته باشیم. تنها چیزی که من از آن می ترسم این است که یک روز به خانههایمان برویم، سالی یک بار یکدیگر را ملاقات کنیم، چیزی بنوشیم و نوستالژیکوار این روزها را به یاد آوریم. بیایید به یکدیگر قول بدهیم که این اتفاق نمیافتد. ما میدانیم که مردم اغلب نسبت به چیزی اشتیاق دارند اما واقعا آن را نمی خواهند. بیایید نترسیم و چیزی را که به آن اشتیاق داریم واقعا بخواهیم. متشکرم.
*مایکل مور: هرگز مايوس نميشويم
مایکل مور، فیلمساز مطرح امریکایی نیز که به این جنبش پیوسته، در جمع معترضان به نظام سرمایهداری در کالیفرنیا گفت: واكنش پليس در قبال مردم وحشتناك است.

مايكل مور در جمع بيش از هزار معترض در اوکلند اظهار داشت: حوادثي را طي يك هفته اخير در"اوكلند" شاهد بوديم پليس بايد به عنوان "نقطه عطف" اقدامات خود در كارنامه كاري ثبت كند!
مایکل مور با اشاره به وضعیتي یكي از سربازان آمريكايي كه در درگيري با پلیس دچار شكستگي جمجمه شده و توانایی تكلم را از دست داده، گفت: هرگز مايوس نميشويم و هر روز شمار بيشتري از كهنه سربازان به جنبش ضدسرمايهداري ملحق ميشوند.
شکسته شدن جمجمه معترض آمریکایی توسط پلیس
درحال حاضر با رشد سريع جنبش "وال استريت را تسخير كنيد" و آگاهي مردم آمريكا نسبت به سيستم فاسد اقتصادي آمريكا، "مايكل مور" اعلام كرده، مستند جديد خود را حول موضوع اقتصاد آمريكا و جنبش وال استريت را روي پرده مي برد
نظرات شما عزیزان: